محل تبلیغات شما



نگاهی به از صبر و شکیبایی شما متشکریم درد دل های یک زن میان حال امریکایی استیون میلهاوزر نگاهی از الهه هدایتی داستان مدرن است. دغدغه راوی انتظار واهی است. و هیچ کار خاص و خارق‌العاده ای در زندگی نکرده. حتی در زندگی شویی هم هیچ بحث و کشمکشی نداشته و ندارد و الآن در آشپزخانه است و کلافه از انتظار پشت خط ماندن! راوی از کلاس پنجم یعنی وقتی که اوایل نوجوانی بوده به رهاشدن و انتظار کشیدن واهی عادت کرده.
کپی برابر اصل صادق چوبک : پیراهن زرشکی کپی برابر اصل » اکثر کارهای چوبک ، نوعی تقدیرگرایی ، جبرزدگی ، جباریت طبیعت درونی و بیرونی ؛ گزارشی از ددگی ها و تاریک های عشق های بویناک گناه آلود و لذت های کوچک آلوده به خیانت ، جهل و خرافه انسان هایی است . انسان های که به گونه ای با ریسمان نامریی از نامرادی ها به بند کشیده شده اند ، به نظر می رسد ، این نگاه تحقیرآمیز وکیل مدافع شیطانی است که می خواهد ضعف های و کمبودهای خلقت را به رخ خداوند بکشاند ، شاید بتوان
نظری بر داستان پیراهن زرشکی. نقد و نظرات دوستان را خواندم.نظرات دقیق وقابل قبول بود شروع داستان خوب بود پرداخت شخصیت ها.چه از نظر رفتاری .گفتاری.بسیار خوب پرداخت شده بود جهان بینی دو زن غسال خانه به خوبی برای مخاطب باورپذیر بود. به گفته ی اساتید.شخصیت پردازی زمانی کامل است که از توصیف ظاهر و گفتار شخصیت ما به یه برایند حسی برسیم. حسی مانند انزجار.دلسوزی یا حس های دیگه.
نگاهی به داستان پیرهن زرشکی چوبک از الهه هدایتی راوی داستان : دانای کل است. ژانر رئالیسم افراطی که پهلو می زند به ناتورالیسم و خیلی از مولفه های این مکتب را دارد از جمله شخصیت های اصلی طبقه پایین اجتماعی اند دیالوگ ها کثیف است، معضلات این طبقه اجتماع و بزهکاری و نیروی جنسی و . در داستان شخصیت پردازی از طریق دیالوگ و لحنی که نویسنده برای هردو ساخته، موفق است. دو شخصیت که کمتر در ادبیات داستانی ایران و حتی جهان دیده شده اند.
سلام دوستان. با عذر تاخیر ، داستان ابر صورتی را بعد از چهار سال دوباره خواندم. راستش بار اول خیلی بیشتر لذت بردم. داستان برای یک بار خواندن خوب است و بار دوم چیز تازه ای را به خواننده نمی دهد. نویسنده به گفته ی خودش در ابتدا می خواسته رمان بنویسد اما بعدن منصرف می شود و داستان بناچار در سطح باقی می ماند و عمق پیدا نمی کند. هرکدام از ما چندین بار بوف کور یا مسخ کافکا را خوانده ایم و هنوز هم می خوانیم.
ابر صورتی از علیرضا ایرانمهر اول از همه پوزش بابت تاخیر من به شخصه با داستان ارتباط برقرار نکردم. از نظر من اکثر کارای اقای ایرانمهر درسته خیلی تر تمیز و شسته رفتن، و درسته که خلاقیت هم تو بعضی کاراشون هست، ولی نمیدونم چرا هربار داستان های ایشونو میخونم فکر میکنم یه هنرجوی سخت کوش اونا رو نوشته، نه یه استاد با سابقه کار زیاد. منو یاد کارای رسول یونان انداخت که حرفی برای گفتن دارن ولی قلمشون به دل نمی شینه.

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

عرفان اسلامی